نوشته‌ها و سروده‌های علی عشایری
نوشته‌ها و سروده‌های علی عشایری

نوشته‌ها و سروده‌های علی عشایری

علی عشایری

چند رباعی



با سر به رهِ عشق رود در کیشش
باغی همه سرو، می‌دمد از پیشش
این مرد که سرنگون چنین می‌تازد
خودکار من است، درد دارد نیشش

***
 

در دشتِ بهار، سبزِ مادر زادند
در سینه‌ی دی‌ماهِ زمان آباد‌ند
از بادِ خزان، نه زرد گشتند نه سرخ
این‌گونه همیشه سروها آزادند

  ***

 

از گوشه کنار می‌برد ما را عشق
در دامنِ خار می‌برد ما را عشق
با این همه دسته‌گل که داده‌ست به آب
آخِر سرِ دار می‌برد ما را عشق

 ***


امشب به هزار بوسه لایق شده‌ای
خوشرنگ‌تر از دشتِ شقایق شده‌ای
عالی‌ست چنین حالتِ تو، اما... وای...
ای دل! نکند دوباره عاشق شده‌ای؟!

 

 از مجموعه رباعی «نخلها سروِ جنوبند» انتشارات لیان، چاپ اول، اسفند 1399

 

 

 

نظرات 10 + ارسال نظر
محمد امینی شنبه 29 مرداد 1401 ساعت 11:48

خیلی زیبا بود

علی ک جمعه 28 مرداد 1401 ساعت 17:43

درود بر این طبع آتشین

آتش روز پنج‌شنبه 27 مرداد 1401 ساعت 18:27

عالیه

احمد فرنود پنج‌شنبه 27 مرداد 1401 ساعت 17:00

درودت دوست شاعرم نویسا باشی

رضا یوسفی پنج‌شنبه 27 مرداد 1401 ساعت 16:37

عالی بود جناب عشایری

جهانگیر اژدری پنج‌شنبه 27 مرداد 1401 ساعت 16:33

علی همیشه عالی

مسعود کریمی پنج‌شنبه 27 مرداد 1401 ساعت 16:12

بادرود خدمت شما عزیز دل وجانِ جان
بسیار عالی، زیبا، مثل همیشه
بمانید به مهر وشادزی تادیر

امید پنج‌شنبه 27 مرداد 1401 ساعت 15:40

چل گل

س پنج‌شنبه 27 مرداد 1401 ساعت 15:18

سروده‌های شما زیبا بودند و از این به بعد هم زیبا خواهند بود...

علی پنج‌شنبه 27 مرداد 1401 ساعت 15:00

احسنت بسیار زیبا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد